صبح از خواب بيدار شدم از اتاق اومدم بيرون بلند داد زدم
صبح همگي بخيييييير
اجیم: زهر مار وحشي چته؟
داداشمم:بدبخت صبح نديده باز با کي قرار داري؟
مامانم: خدا مرگت بده بچه زهلم رفت.
بابام: اگه اين 23 سالو صرف يه گوسفند ميکردم الان يه گله گوسفند داشتم......
عاشق ادبياتشونم.....